جستاری در باب ریشه تاقهای فتیلهای گوتیک فرانسه و ارتباط آن با ایران
)با تکیه بر آراء آندره گدار در کتاب هنر ایران(
آرش مصطفوی: مدرس و پژوهشگر دکتری تخصصی، گروه معماری، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه آزاد اسالمی واحد هشتگرد، ایران.
Ar.chi.mostafavi@Gmail.com
چکیده
سبکشناسی معماری از دیرباز موضوعی جهت گفتگو و بحث معماران و سایر متخصصین مرتبط با آن و درباره ریشهیابی سبک احداث بنا و ویژگیهای عناصر
تشکیل دهنده آن بوده است. بررسی ریشههای علمی، هنری و اجتماعی تاثیرگذار بر هر سبک، عالوه بر اینکه درکی صحیح از کیفیت و روح زمانه حاکم بر جامعه به
دست میدهد، میتواند با اتصال به دستاوردهایی در هر یک از زمینههای ذکر شده موجب تقویت عنصر هویت در آن جامعه گردد. در این میان سبک معماری گوتیک
از نمونههایی است که در ریشه آن اختالف نظرهایی وجود دارد. افرادی نظیر آرتور اوپهام پوپ، مادام دیوالفوا و شوازی عقیده داشتند که ریشه تاقهای فتیلهای
گوتیک فرانسه را باید در ایران جست اما آندره گدار فرانسوی جوری دیگر میاندیشید. او که بیش از 30 سال سابقه فعالیت معماری و باستانشناسی را در ایران داشت
با این موضوع مخالف بود. وی در کتاب هنر ایران عالوه بر نگاهی اجمالی به تاریخ پیشرفت هنر ایران در ادوار مختلف به اظهار نظر راجع به فرضیه وجود ریشه معماری
گوتیک فرانسه در ایران پرداخته است. این پژوهش که دادههای اسنادی خود را به روش کتابخانهای گردآوری کرده، سعی دارد با روش تحقیق تاریخی-تحلیلی و
همچنین روش تحلیل محتوای متن جهت تجزیه و تحلیل دادهها به بررسی صحت و سقم این ادعا بر اساس آراء آندره گدار در کتاب “هنر ایران” بپردازد. حال این
سوال مطرح است که آیا ریشه تاقهای معماری سبک گوتیک فرانسه را باید در ایران جست؟ ضرورت این پژوهش از آنجاست که این امر میتواند دیدی واضح از ارتباط
بین این دو مقوله به دست داده و به درک صحیحتر سبکشناسی معماری کمک کند. نظر به ماهیت میان رشتهای معماری و تسلط گدار بر معماری و باستانشناسی
ایران، بر اساس نظریات وی در کتاب هنر ایران، فرض این پژوهش بر عدم ارتباط معماری گوتیک اروپا و ایران قرار دارد. نفی ارتباط بین تاقهای فتیلهای در کلیسای
سنفیلیبر و ایوان کرخه و به تبع آن سبک گوتیک و معماری ایران، نتیجه این پژوهش است.
کلمات کلیدی: آندره گدار، معماری گوتیک، سبکشناسی معماری، هنر ایران، تاق فتیلهای.
2
سال سوم شماره 15 تابستان 1399
معماری شناسی | نشریه اختصاصی معماری و شهرسازی ایران
1 -مقدمه
یکی از مهمترین موضوعات پیوند دهنده افراد در یک جامعه، عنصر هویت است. این خصیصه بر اساس ویژگیها و دستاوردهای مشترک ملل مختلف بر بستر
تاریخ شکلگرفته و نسل به نسل منتقل میشود. هویت عالوه بر اینکه موجب تمایز گروههای مختلف افراد از یکدیگر شده، با به رخ کشیدن ویژگیهای برجسته آن
جامعه، موجب کسب افتخاردرمیان سایر ملل میگردد. بنابر این ضروری است که ابعاد مختلف هویتی یک ملت به صورت علمی بررسی گردد تا هم بتوان با یافتههای
بدیع، رشتهای جدید به دور طناب هویت جامعه پیچید و آن را مستحکمتر از پیش نمود و یا با رد و نقض مستدل آندسته از اطالعات که جنبه غیرواقعی دارند، جلوی
انتقال این مفاهیم اشتباه را به نسل بعدی گرفت و پژوهشهای جدید را بر اساس آمار و اطالعات صحیح بنا نهاد. مباحث مرتبط با سبکشناسی نیز این رسالت را
دنبال میکنند. این موضوع در زمینه معماری و بین متخصصین این امر در مورد میراث معماری ایرانی و تاثیرگذاری و تاثیرپذیری آن از معماری و سبکهای ملل
مختلف نیز دیده میشود. در یکی از این موارد بحث ارتباط ریشه سبک معماری گوتیک با برخی از آثار معماری ایرانی مطرح شده است.
واژه گوتیک برای توصیف سبک معماری و هنر اروپای باختری در حدود سدههای دوازدهم تا شانزدهم به کار برده میشود. برخی از مستشرقین برآنند که ریشه
پیدایش تاقهای فتیلهای سبک گوتیک در معماری فرانسه را باید در ایران جست و برخی دیگر نظیر آندره گدار به شدت با این امر مخالفاند. در دوره پهلوی اول
ضمن اجرای اصالحات در نظام اداری کشور، متخصصین علوم مختلف جهت پایهگذاری و آموزش علوم به صورت آکادمیک به ایران دعوت شدند. آندره گدار، معمار و
باستانشناس فرانسوی نیز جزو این دعوتشدگان بود. او با کاوشهای باستانی در نقاط مختلف ایران و طراحی و اجرای پروژههای مختلف معماری در بیش از 30 سال
سابقه حضور خود در ایران توانست به خوبی با میراثباستانی و آثار معماری ایران آشنایی پیدا کند. عالوه بر این، ملیت فرانسوی و تحصیالت وی در دانشکده هنرهای
زیبای پاریس موجب تسلط وی به این علوم در کشور فرانسه نیز گردیده بود. وی در کتابهای مختلف خود از جمله آثار ایران و هنر ایران به شرح و تحلیل یافتهها و
تجربیات خود در این ایام پرداخته است. نظر به اینکه معماری مقولهای میان رشتهای است، انتخاب دیدگاه آندره گدار جهت نگاه به موضوع ذکر شده دارای چند
ویژگی ممتاز است.
اوال وی در دو رشته معماری و باستانشناسی صاحب نظر است و دوم اینکه او در هر دو کشور مطرح در این پژوهش سابقه فعالیت حرفهای دارد. بدیهی است که
موارد ذکر شده موجب برتری آراء وی نسبت به سایر مستشرقین به این موضوع میگردد. حال سوال این است که آیا تاقهای فتیلهای گوتیک فرانسه ریشه در برخی
آثار معماری ایرانی دارند؟ اما آندره گدار نظر دیگری دارد. بر اساس آراء وی در کتاب “هنر ایران” فرض این پژوهش بر این است که سبک گوتیک در معماری فرانسه
هیچ مناسبتی با آثار معماری ایرانی ندارد. هدف این پژوهش این است که در راستای ارائه افقی روشنتر از تاثیر معماری ایران بر سایر نقاط جهان به بررسی ارتباط
بین معماری گوتیک فرانسه و معماری ایران از نگاه آندره گدار، معمار و باستانشناس فرانسوی که بیش از 30 سال از عمر خود را صرف بررسی و مطالعه آثار باستانی
و معماری ایران کرده است، بپردازد. پژوهش حاضر با جمعآوری دادههای اسنادی خود به روش کتابخانهای و با مراجعه به منابع معتبر، چارچوب نظری خود را شکل
داده، همچنین دادههای گردآوری شده توسط روش )تحلیل محتوای متن( مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. شایان ذکر است مدل مفهومی این پژوهش با
محوریت آراء آندره گدار در کتاب “هنر ایران” تدوین شده و جهت انجام این پژوهش ار روش تحقیق تاریخی-تحلیلی بهره گرفته شده است.
2 -پیشینه پژوهش
در زمینه معماری گوتیک و مصادیق آن در ایران بعضا پژوهشهایی صورت گرفته است. بیشتر این تحقیقات به بررسی و مطالعه تطبیقی آثاری از ایران و اروپا
پرداختهاند. به عنوان مثال علیزادهاسکویی و همکاران در مقالهای تحت عنوان “مطالعه تطبیقی ارتباط امر واالی کانت با نقاشیهای مرتبط با تصاویر حضرت مریم و
مسیح در دوران بیزانس و گوتیک”، تجلی امر واالی کانت را در هنر مذهبی کلیسا و در دوره گوتیک میبینند )علیزاده اسکوییو همکاران، 1398 .)حکیم و دادور در
مقاله خود با نام “مطالعه تطبیقی روایت پردازی دینی در نقاشیهای قهوهخانهای و گوتیک” به مطالعه تطبیقی بین این دو گونه از نقاشی پرداختهاند. نتایج حاکی از
آن است که شیوههای ترکیببندی مستمر )مستمر همزمان و غیر همزمان( از مهمترین شباهتها میان دو حوزه نقاشی و همینطور تکرار الگویهای بصری یکنواخت
از دیگر وجوه اشتراک در شیوههای بیان تصویری آنها میباشند )حکیم و دادور، 1397 .)
سربخشیان و ژیانپور در مقالهای تحت عنوان “مطالعه تطبیقی مساجد دوره تیموری با کلیساهای دوره گوتیک پیشرفته” به این نتیجه دست یافتهاند که با وجود
موقعیت جغرافیایی دور از هم، دین، مذهب و فرهنگ حاکم متفاوت دوره تیموریان در ایران و دوره گوتیک پیشرفته در اروپا، که از عوامل کاهنده تاثیرپذیری این دو
دوره از هم میباشند، باز هم شاهد این امر هستیم که معماری مذهبی دوره گوتیک پیشرفته در برخی موارد از جمله، عناصر به کار گرفته شده در بنا، تزئینات داخلی
بناها و سبک معماری، از هنر دوره تیموریان متاثر بوده است )سربخشیان و ژیان پور، 1398 .)کبریا بیات در مقالهای با نام “چگونگی تبدیل کلیسای گوتیک به مسجد،
توسط عثمانی ها مبتنی بر تجربه تاریخی در قبرس” به مقوله تبدیل کلیسای گوتیک به مسجد اشاره کرده و اینطور نتیجه میگیرد: در این تبدیل محراب، منار و
پوشاندن پنجرهها در نظر عثمانیها بسیار اهمیت داشته است با این حال تنها در پوشش پنجرهها از ابتکار عمل برخوردار بوده اند و در سایر موارد از معماری کالسیک
عثمانی پیروی نمودهاند )بیات، 1398.)
حسینی و بلیالن اصل در مقاله خود تحت عنوان ” وجوه اشتراک و افتراق میان معماری گوتیک و معماری دوره ایلخانی )نمونه موردی : کلیسای سالزبری انگستان
و گنبد سلطانیه زنجان(” با مطالعه تطبیقی بین دو بنا به این نتیجه رسیدهاند که با وجود تفاوتهای زیادی که در تزئینات و فرم معماری وجود دارد هر دو مکان
دارای یک بعد روحانی بوده و باید بدانیم که تزئینات اماکن تأثیرات روحانی آن مکان را کم نمیکند بلکه بیشتر نیز میکند و این تزئینات بیشتر جنبه نمادین پیدا
میکند )حسینی و بلیالن اصل، 1395 .)محمدی مزرعه در مقالهای با “عنوان تحلیل و بررسی نقوش پنجره های تزئیناتی معماری سنتی ایران )اٌرسی( با پنجره های
رنگی سبک گوتیک” به بررسی پنجره های زینتی سبک های پنجره رنگی بین ایران و گوتیک پرداخته است )محمدی مزرعه، 1394 .)
یزدانی و همکاران در پژوهشی تحت نام ” مقایسه تطبیقی کاربرد نور درمساجد و کلیساهای گوتیکی نمونه موردی: مسجدنصیرالملک شیراز وکلیسای نوتردام
پاریس” به این مطلب اشاره میکنند که معمار نور را درهردومکان نه تنها برای روشنایی وارد نموده بلکه ازآن به جهت باال بردن کیفیت معنوی محیط استفاده
کردهاست )یزدانیو همکاران، 1393 .)و در نهایت کاظمی و همکاراد در مقالهای تحت عنوان ” بررسی تأثیر نقش نمادشناسی برساختارتاریخی مطالعهی موردی:
تحلیلی بر دورههای اسالمی ایران با گوتیک” به بررسی تأثیرشکلگیری نقش نمادها در بناهای کهن ،کارکرد آنها ،فلسفه وچگونگی کاربرد این عالئم درمساجد ایران
و هم چنین مقایسه مفهوم وعملکرد نماد با کلیسای گوتیک پرداختهاند )کاظمیو همکاران، 1393 .)همانطور که ذکر شد، در پژوهشهای صورت گرفته محققیق به
3
سال سوم شماره 15 تابستان 1399
معماری شناسی | نشریه اختصاصی معماری و شهرسازی ایران
بررسی تطبیقی عناصر بین معماری ایرانی و گوتیک اروپا پرداختهاند و از ریشهیابی آن غفلت صورت گرفته است. حال این پژوهش سعی دارد هرچند جزئی، فتح بابی
در جهت بررسی این ریشه از منظر و دیدگاه آندره گدار در کتاب هنر ایران، باشد.
3 -مبانی نظری
1-3 -آندره گدار
آندره، فرزند لوئیز و پل گدار در 24 ژانویه سال 1881 میالدی در شهر چومونت فرانسه به دنیا آمد و در سال 1965 در پاریس و در سن 84 سالگی درگذشت.
بر اساس اسناد موجود در آرشیو دانشکده هنرهای زیبای پاریس، او در سال 1901 وارد این دانشکده شده و 8 سال بعد توانست فارغالتحصیل شود. در طول دوره
دانشجویی به عنوان یک معمار در فراگرفتن علم و هنر از دیگران بهتر و در تاریخ معماری فوق العاده بود. او به دلیل اینکه موظف بود همراه با تحصیل به پدرش که
در چرم فروش بود کمک کند، حضوری نامنظم در دانشکده داشت. با این حال اساتیدش تواناییهایی قابل توجه و موفقیتهای زیادی را از او ذکر میکنند، به عنوان
مثال وی در سال 1906 برنده جایزه دیشوم مدرسه هنرهای زیبای پاریس شد )Piram ،2017 .)اولین بازدید او از خاورمیانه در سال 1910 میالدی با سفر معمار
دیگری به نام هنری ویولت که جهت مطالعه و برداشت آثار تاریخی برای سومین بار به عراق سفر کرده بود، همزمان شد. ویولت و گدار حفاریهایی را در شهر سامرا
شروع کردند که بعدها توسط هرتزفلد و فردریش سره ادامه پیدا کرد. در سال 1912 میالدی، گدار در ادامه مطالعات خود در زمینه معماری اسالمی به مصر و سوریه
رفت. پس از جنگ جهانی اول او با یدا ریولی )1976-1889 )که در دانشکده زبانهای شرقی زنده پاریس تحصیل کرده و یک نقاش آبرنگ ماهر بود، ازدواج کرد،
استعدادی که او )یدا( بعدها در ترسیمات باستانشناسی از آن بهره گرفت.
او با شروع کار شوهرش به عنوان معمار در نمایندگی باستانشناسی فرانسه در افغانستان )تاسیس 1922 میالدی(، درست زمانی که وضعیت سیاسی در ایران به
ظاهر انحصار فرانسه در مسائل باستانشناسی را به چالش کشیده بود، به وی پیوست. تحت نظر آلفرد فوچر، گدار جهت اکتشافات آتی، شروع به شناسایی سایتهای
باستانشناسی کرد. در سال 1923 آندره و یدا گدار به مناطق گستردهای از افغانستان، این کشور اسرارآمیز با آثار باستانی کشف نشده فراوان ، سفر کردند. آنها
هنگام پاکسازی و حفاری جزئی در یکی از سایتها، موفق به کشف آثار هنری بسیار ارزشمندی شدند. آنها پالن غارها و دیوارنگارههای یک معبد بودایی در بامیان
را برداشت کردند. نتایج این پژوهش در سال 1925 و در نمایشگاهی که در موزه گیمه برگزار شد به نمایش درآمد Iranica) ، (2018 .در سال 1928 از گدار
درخواست شد به عنوان مدیر خدمات باستانشناسی ایران که توسط دولت رضاشاه پهلوی که پس از شکست انحصار کاوشهای باستانشناسی فرانسه در ایران تشکیل
شده بود، خدمت کند، سمتی که او یکبار تا سال 1953 و مجددا از 1956 تا 1960 عهدهدار آن بود )Iranica ،2018 .)گدار در اوایل سال 1928 برای یک دوره پنج
ساله به تهران آمد تا در صورت لزوم این ماموریت تمدید شود.
در سال 1933 ،پس از پایان قرارداد، وزیر آموزش و پرورش وقت، علی اصغر حکمت، از او خواست تا جهت طرحریزی کلی یک دانشگاه و طراحی یک موزه مطالعه
کند. دورهای پرفعالیت برای وی از سال 1934 آغاز میگردد. مجله خدمات باستانشناسی آثار ایران در سال 1936 منتشر شد )Piram ،2017 .)موزه ایران باستان
که در سال 1936 تکمیل شد، ساختمانی مدرن بود که نمای سنتی خود را از دوره ساسانیان که حکومتی پیش از ورود اسالم بود و مورد عالقه حکومت پهلوی قرار
داشت، الهام گرفته بود. قوس بزرگ ورودی آن تکرار تاق مشهور کسری در تیسفون بود و آجرکاری پیچیده ساختمان بهطور زیرکانهای سنت آجرکاری ساختمان در
1 ایران را می ستود. باغهای پیرامون این موزه و کتابخانه ملی با همکاری ماکسیم سیرو
تکمیل شد، معمار و باستانشناس فرانسوی که به همراه هیات باستانشناسی
فرانسه به ایران آمده بود. آن دو با هم بر روی بنای یادبود شاعر مشهور ایرانی، حافظ شیرازی در شهر شیراز کار کردند، عمارت کوچک کاله فرنگی در باغ، ساختاری
ساده و چند ضلعی با پیرامونی باز و سرستونهای مقرنسکاری و تزئیناتی که از معماری دوره صفوی اصفهان الهام گرفته شده است. آثار معماری گدار با آنکه محدود
است اما اهمیت زیادی دارد زیرا بازتاب اندیشه و دانش او از سنت ایران است. او مسئول مرمت و احیای برخی بناهای شاخص معماری از جمله مسجد جامع، مسجد
شاه و مسجد شیخ لطف اهلل اصفهان بود.
تصویر1 :آندره و یدا گدار )Piram ،3: 2017)
او همچنین در طراحی مجموعه دانشگاه تهران و تاسیس دانشکده هنرهای زیبا که اولین دانشکده حرفهای معماری کشور محسوب میشد به همراه ماکسیم
سیرو، محسن فروغی و رولند دوبرول نقشی کلیدی داشت. گدار اولین رئیس این دانشکده شد و بر اساس سیستم آموزش در آتلیه دانشکده هنرهای زیبای پاریس
برنامههای تحصیلی را راهاندازی کرده و بر نسل اول معماران ایرانی که برای نخستین بار به صورت حرفهای آموزش میدیدند، تاثیر گذاشت. او همچنین بعنوان مدیر
بخش باستانشناسی موزه ایران باستان، تحقیقات میدانی را ساماندهی کرد )Iranica ،2018 .)به گفته او، برخی اطالعات موزهشناسی همسرش که در مدرسه لوور
1Maxime Siroux
4
سال سوم شماره 15 تابستان 1399
معماری شناسی | نشریه اختصاصی معماری و شهرسازی ایران
به دست آورده بود در انتخاب آثار، طبقهبندی و سازماندهی آنها کمک زیادی کرد )Piram ،2017 .)او جزء اولین افرادی بود که به اشیاء برنزی یافتهشده در اکتشافات
گسترده لرستان که در حدود سالهای 1927 تا 1928 اتفاق افتاد عالقه نشان داد، جایی که عدم توانایی در سازماندهی سیستماتیک کاوشها، گدار را مجبور کرد
شخصا به سایتهای حفاری شده مراجعه کند. این موضوع که آثار برنزی قوم کاسیت از کجا آمده اند؟ توانست یکی از کتابهای مهم گدار را به خود اختصاص دهد،
هر چند نسبت آنها به کاسیتها در تحقیقات بعدی رد شد )Iranica ،2018 .)
او مجموعهای از برنزهای عصر آهن را برای نمایش در موزه آینده تهران گردآوری کرد. با این حال منابع در مورد این موضوع بسیار روشن نیست، گزارش شده
که یک سری از برنزهای به دست آمده از لرستان هنوز در موزه لوور و موزه هنر متروپولیتن در نیویورک وجود دارند. شایعاتی نیز مبنی یر جعل و کپی این آثار در
ایران وجود داشت و موجب شد که گدار توسط معاصرانش مورد انتقاد قرار گیرد. به عنوان مثال محسن مقدم در سال 1945 در روزنامه ایران نوشت: نگرانی از اینکه
نمایندگیهای عتیقه، برنزهای جعلی لرستان را به شما تحویل دهند بیدلیل است. گدار همه آنها را برای موزه ملی خریداری کرد اما برخی افراد به ظن خرید آثار
اصلی برای موزه لوور و هدر دادن پول دولت ایران برای خرید آثار جعلی به وی مشکوک بودند. این شایعات تا آنجا پیش رفت که موجب خجالتزدگی آقای مقدم که
پیشنهاد استخدام گدار را داده بود، شد )Piram ،2017 .)
نتایج تحقیقات باستانشناسی و معماری گدار و همچنین مقاالت یدا گدار و محققین دیگر در آثار ایران )نشریه ساالنه خدمات باستانشناسی ایران(، نشریهای
که سالی دوبار و در فرانسه بین سال های 1936 تا 1949 ( جدا از برخی وقفه ها بین 1938 تا 1949 )منتشر میشد، چاپ گردید. برخی نسخههای این نشریه بهطور
کلی به یک موضوع اختصاص یافته بودند. به عنوان مثال جلد 1/2 با یکسری مقاالت از خود گدار بر اصفهان تمرکز میکرد و سیرو در 7 مقاله تحت عنوان کاروانسرا
تا سال 1938 با آثار ایران همکاری کرده بود. هر جلد حاوی عکسها و تصاویری با کیفیت باال بود. در طول جنگ جهانی دوم گدارها از ژنرال شارل دوگل حمایت
کردند. زمانی که سفارت فرانسه، نماینده دولت ویشی در سال 1942 تهران را ترک کرد، گدار به عضویت انجمن فرانسه آزاد که در تهران تاسیس شده بود در آمد و
به سازماندهی و انتشار یک فصلنامه پرداخت. یدا گدار نیز که فعاالنه مشغول بود، برنامهای روشنگرانه را درباره فرانسه آزاد در رادیو ایران سازماندهی کرد. پس از
بازگشت به فرانسه در سال1960 ،گدار بیشتر اوقات خودش را به تالیف کتاب آثار ایران که به شکلگیری و تکامل معماری ایران میپرداخت، اختصاص داد )Iranica،
.)2018
جدول شماره 1 :برخی آثار معماری آندره گدار در ایران
نام اثر تصویر نام اثر تصویر
1 موووووزه ایووووران
باستان
)2020 ،ITTO(
5 طورح آراموگواه
فردوسی
)شهرآرانیوز، 2020)
2
طرح آرامگاه حافظ
)2020 ،Turquoise Domes(
6
مدرسه ایرانشهر
)ایرانمعماری، 1399)
3 طرح آرامگاه
سعدی
)2020 ،IranChamberSociety(
7 طرح موزه تبریز
)2017: 10 ،Piram(
4 ساختمان قدیمی
کتابخانه ملی
)همشهریآنالین، a1399)
8 طرح موزه
آبادان
)2017: 11 ،Piram(
)منبع:نگارنده(
5
سال سوم شماره 15 تابستان 1399
معماری شناسی | نشریه اختصاصی معماری و شهرسازی ایران
جدول شماره 2 :کتابها و مقاالت آندره گدار
نام اثر کتابشناسی
1 آثار ایران کتاب آثار ایران پس از عزیمت آندره گدار از ایران به فرانسه با همکاری یدا گدار، ماکسیم سیرو و دیگران در چهار جلد نوشته شده و شامل نتایج
تحقیقات و یافته های وی از آثار معماری ایران، نظیر آذرکده ها، مساجد و سایر بناها می باشد. این اثر برای اولین بار توسط ابوالحسن سروقد مقدم
ترجمه و در سال 1365 به چاپ رسید )اکبری، 1397.)
2 هنر ایران کتاب هنر ایران در یک جلد نوشته و چاپ آخر آن با ترجمه بهروز حبیبی توسط انتشارات دانشگاه ملی ایران در سال 1358 منتشر شده است. آندره
گدار در این کتاب سیر هنر ایران را به 5 دوره تاریخی تقسیم کرده و تحول زیر شاخه های آن شامل معماری، نقاشی، مجسمه سازی، زرگری،
حجاری، قالی بافی و … را مورد بررسی قرار داده است.
3 طاقهای ایرانی کتاب طاق های ایران برای اولین بار در سال 1369 توسط کرامت اهلل افسر به زبان فارسی ترجمه و چاپ شده است. آندره گدار در این کتاب انواع
طاق، قوس، گنبد و مقرنس را در بناهای مختلف ایرانی از قبیل مسجد، مدرسه، آتشکده، بازار و غیره، مورد تحقیق و بررسی قرار داده است )اکبری،
.)1397
4 آثار باستانی
بودایی
کتاب آثار باستانی بودایی )بامیان( در سال 1928 توسط انتشارات دانشکده هنرهای زیبای پاریس چاپ شد. آندره گدار، همسرش یدا و سایر همکاران
نتایج تحقیقات و اکتشافات خود را راجع به معابد بودایی شهر بامیان افغانستان را در این کتاب منتشر کردند. این کتاب همچنین شامل نقاشی هایی با
کیفیت از یدا گدار بود.
5 اشیاء برنزی
لرستان
کتاب اشیاء برنزی لرستان در سال 1931 توسط آندره گدار در شهر پاریس به چاپ رسید. او در این مجموعه به توضیح نتایج کاوش ها و تحقیقات
خود از اشیاء فراوان برنزی که در منطقه لرستان به دست آورده پرداخته است.
6 راهنمای
تاریخی ایران
نشریه راهنمای تاریخی ایران در سال 1313 شمسی توسط آندره گدار به زبان فرانسه منتشر شده و غالمرضا رشید یاسمی آن را به فارسی برگردانده
است. مجله مزبور شامل مطالب سودمندی از بعضی بناهای تاریخی ایران نظیر مسجد و مدرسه ها می باشد )اکبری، 1397.)
7 فرانسه آزاد در خالل روزهای جنگ دوم جهانی و زمان اشغال فرانسه به دست آلمان نازی، جنبش ملی مقاومت فرانسه، وی را به عنوان نمایندهی خود در ایران،
برگزید. در آن مدت، گدار دست به انتشار نشریهای به نام فرانسهی آزاد زد که در تهران منتشر میشد )اکبری، 1397.)
8 تختجمشید کتاب تخت جمشید که در سال 1961 توسط آندره گدار به چاپ رسیده به شرح و توضیح کاوش ها و نتایج تحقیقات وی از سایت مذکور می پردازد.
11 مینیاتورهای
ایران
کتاب مینیاتورهای ایرانی در کتابخانه شاهی ایران که در مجموعه هنرهای جهانی یونسکو درج شده است به بررسی آثار مینیاتور ایران می پردازد
)اکبری، 1397.)
12 گنجینه زیویه گدار کتاب گنجینه زیویه کردستان که در سال 1950 توسط سرویس باستانشناسی ایران به چاپ رسیده است به شرح اکتشافات و اشیاء به دست
آمده در این منطقه می پردازد )اکبری، 1397.)
13 سایر مقاالت صنایع ایران قدیم: مندرج در نشریه تاریخ عمومی هنر به تاریخ 1932.
مساجد قدیمی ایران: مندرج در جلد اول آثار ایران به تاریخ 1936.
نطنز: مندرج در جلد اول آثار ایران به تاریخ 1936.
هنر اسالمی و نبوغ ملی: مندرج در روزنامه تاریخ جهان به تاریخ 1954.
معماری ایرانی در دوره اسالمی: چاپ شده در تاریخ 1955.
نمایشگاه ایران در لندن: مندرج در روزنامه هنرهای زیبا به تاریخ 1931.
تاریخ مسجد جامع در خراسان: مندرج در جلد دوم آثار ایران به تاریخ 1949.
تاریخ مسجد جامع در اصفهان: مندرج در جلد دوم آثار ایران به تاریخ 1936.
مدرسه و مسجد جامعی که دارای ایوان های چهارگانه می باشد: نشریه هنر اسالمی به تاریخ 1951.
مقبره الجایتو، خدابنده در سلطانیه: چاپ شده به تاریخ 1938.
* وی همچنین مقاالت متعددی در نشریات هنر و مردم، تعلیم و تربیت و یادگار نوشته است )اکبری، 1397.)
)منبع:نگارنده(
2-3 -درباره کتاب “هنر ایران”
1-2-3 -محل شکلگیری تمدنها در فالت ایران
نظر به وجود مناطق گسترده خشک و کویری در فالت ایران، آندره گدار وجود دیوارههای کوهستانی را به سبب سد کردن جریان هوای مرطوب و تشکیل جلگههای
حاصلخیز، دلیل تعیین محل سکونت و شکلگیری تمدنهای مهم در این منطقه می داند:
” ایران چنان که میدانید فالت وسیعی است که با سلسله کوههای عظیمی احاطه شده است. داخل این فالت را که دیوارههای آن تقریبا به طور کلی جلوی ریزش
باران را گرفته و آن را از فعالیتهای حیاتی بازداشته، زمینهای سنگالخ و بیابانی و خالی از آبادانی تشکیل میدهد، استانهای مرزی نسبتا مرطوب و تبخیز و چندین
ماه از سال دارای حرارتی شدید و غیر قابل تحملاند )گدار، 1377 :6 ” .”)در مناطق کوهستانهای مرزی، مخصوصا در رشته کوههای پهناور زاگرس و البرز که ایران
را از سوی باختر و شمال محدود میکنند، درههای وسیع و زیبایی وجود دارند که از بخشش طبیعت کامال برخوردارند و در این قسمت از کشور است که قسمت مهم
و بیش از آنچه گمان میرود تاریخ باستانی ایران به وجود آمده است )گدار، 1377 :7 .”)
او در کاوشهای ارزشمند خود که نتایج آن را در کتاب هنر ایران به چاپ رسانیده، از اقوامی در منطقه لرستان با نام کاسیت یاد کرده و آنها را منشأ تمدن اولیه در
این منطقه و خالق اشیاء مشهور کشف شده مفرغی و منقوش میداند. این مفرغها شامل نقوشی از خدایان باستانی، گیل گمش پهلوان اسطورهای که به کمک خداوند
میآمده، پادشاهان، کاهنان معابد، مؤمنین، درختهای مورد توجه از جمله درخت مقدس که نشان باروری بوده، حیوانات با ظاهرهای مختلف از جمله مار، گاو بالدار،
اسب، بز و غیره بوده که بر روی اشیائی مانند لگام اسب، خنجر و لوازم رزم، مشربه، ظروف، سنجاق و غیره نقش بسته اند:
6
سال سوم شماره 15 تابستان 1399
معماری شناسی | نشریه اختصاصی معماری و شهرسازی ایران
” پیران، کودکان، بیماران و همچنین ارباب حرف و کشاورزان در محل باقی و ساکن میماندند، این ها عموما در ارتفاعی از کوهستان، 1500 متر، در منطقه جنگلها
و کشتزارهای اصلی و در اطراف نقاط وسیعی که برای توقف و استراحت چوپانان و گلههایشان هنگام صعود بطرف ارتفاعات و بازگشت به محل زمستانی اختصاص
یافته متمرکز میشوند، در این دهکدهها و مراکز تنظیم رفت و آمد عشیره و در نتیجه انجام مبادالت و تشکیل اجتماع است که بدون شک در اواخر دومین هزاره پیش
از میالد عده زیادی از اشیاء مفرغی مهم و معروف لرستان به وجود آمده است ” )گدار، 1377 :7-8 .)
گدار دوره ساخت این اشیاء را به دو بخش تقسیم میکند: ” قسمت اول از نیمه دوم هزاره دوم تا آغاز قرن نهم پیش از میالد و قسمت دیگر از آغاز قرن نهم تا دوره
هخامنشیان یعنی قرن ششم پیش از میالد. دسته اول زیر تاثیر هنر درخشان ایالمی دوران اونتاش هوبان و دومیها زیر تاثیر هنر آشوری زمان آشور نازیرپال دوم قرار
گرفتند “)گدار، 1377 :73-74 .”)به نظر وی اینکه بابل به مدت 300 سال تحت تصرف کاسیتها بوده ولی آثاری از مفرغهای پیشرفته و دارای ارزش هنری باال در
آن ناحیه پیدا نشده میتواند مؤید این باشد که به جز آثاری با سطح معمولی، آثاری با ارزش هنری باال پس از رانده شدن کاسیتها از بابل به سمت کوهستانهای
خود و در آن ناحیه ساخته شدهاند )گدار، 1377 :77 .)
هخامنشی ایران- 3-2-2
آندره گدار در بخش دوم کتاب هنر ایران به بررسی هنر و معماری دوره هخامنشیان پرداخته است. او پس از تبیین روند تاریخی به قدرت رسیدن سلسله
هخامنشی، به بیان عقاید غالب در آن دوره و نمود آن درهنر و معماری میپردازد:
” در چنین وضعی هنر هم مانند تمدن هخامنشی به کلی اختصاص به تجلیل و بزرگداشت شاهنشاه یافت. تنها ساختمانهای شناخته شده دوره هخامنشی
عبارتند از کاخها و مقابر شاهان و ابنیه مذهبی هیچ و یا بسیار کماند. و این نه به آن حهت بود که در آن زمان ایران مذهب نداشته – کتیبههای آن دوره خالف آن
را نشان میدهند – بلکه مذهب قدیم آریاییها احتیاج زیادی به معبد نداشته است ” ، ” عالیترین ساختمان هخامنشی، کاخ شاهنشاهی، مخصوصا تاالر وسیع آپادانا
است ” )گدار، 1377 :143 .)او با ذکر این موضوع که معماری ملتی که پارسها و مادها در منطقه آنها مستقر شدند در آغاز به هیچ وجه جنبه هنری نداشته،
نقشههای کاخهای مادها و پارسها را تقریبا با خانههای روستایی یکی میداند و به عنوان مثال به تشابه خانهای که به عنوان آرامگاه ابدی برای خود میساختند با
خانهای که در دوره زندگی در آن میزیستند اشاره می کند )گدار، 1377 :136 .)در رابطه با مطلب فوق و سازگاری هنر هخامنشیان با ذوق ایرانیان آندره گدار عقیده
دارد:
” مشخصاتی که بعدها در تمام آثار هنری هخامنشیان به ظهور رسید چنان به خوبی با ذوق هنری ملت ایران مطابقت دارد که گویی آنها از آغاز پیدایش هنر
اصیل ایرانی بودهاند، اما باید دانست که در این زمینه هم مانند سایر موارد هیچ مولودی خود به خود و بدون عامل خارجی بوجود نمیاید، هنر هم در آغاز کار، ساخته
و پرداخته و کامل زاده نمی شود و کمال هنر نتیجه آزمایشها و تجربیات ممتدی است که بامرور زمان و مساعی فراوان به دست می آید ” )گدار، 1377 :137 .)
تصویر 1 :تخت جمشید )سیریدرایران، 1399)
با توجه به مطلب ذکر شده، آندره گدار برای توجیه روند سریع تکامل هنر در دوره هخامنشیان به فرمان کاخ شوش توسط داریوش اول اشاره می کند:
” برای بیان علت توسعه و تکامل سریع معماری هخامنشی باید چنین پنداشت که مدت تجربهآموزی، با تعلیمات و همکاریهای متخصصین کارآزموده فوقالعاده
کوتاه بوده است. فرمان کاخ شوش می گوید: و سنگها به دست یونانیها و ساردیها تراشیده شده اند … ” )گدار، 1377 :137 .)بر این اساس، همکاری و آموزشهای
مختلف هنر و معماری به معماران ایرانی توسط استادکاران سایر کشورهای زیر نظر امپراطوری هخامنشی، باعث رشد سریع انواع هنر در این دوره گردید. او معماری ایران را عنصر
اصلی هنر ایرانی دانسته و در این باره میگوید:
” عالیترین هنر ایرانی، به معنی حقیقی هنر، همیشه معماری آن بوده است. این برتری نه تنها در دوره هخامنشیان، پارتها و ساسانیان که آثار ساختمانیشان را
میشناسیم محقق است، بلکه در مورد دوره اسالمی ایران هم صادق است. شاید معماری قدیم ایران است که در شکل جدیدش به بهترین و صحیحترین وجهی معماری
اسالم را از نظر هنری و طرز تاثیرش بر تمدن کهن ایرانی بما میشناساند. ” )گدار، 1377 :134.)
گدار همچنین پیکرتراشی دوره هخامنشی را وارث رموز تزیینی و نشأت گرفته از آشوریها میداند و در ادامه اینگونه به تفاوت آنها در شیوه اجرا اشاره میکند:
” اما حالت افراد حجاری شده آشوریها به نظر آنها فاقد وقار و شایستگی و وضع تصنعی آن دور از ذوق می آمد. و افراط در ریزهکاری در جزئیات آن هم در سطح
پایین یعنی در مقابل چشم بنظر آنها بیجا و به مرور زمان زننده میآمد. بنابر این پیکرتراش ایرانی در کارهای تزئینی در قسمت پایین کار و تا ارتفاع قامت انسان
از تکنیک سادگی پیروی کرد و ریزه کاریها و لطائف هنری را برای قسمتهای باالی ساختمان میگذاشت ” )گدار، 1377 :146 .)
در نتیجه، او سقوط دودمان هخامنشی را پایانی بر فرم معماری این دوره دانسته و این معماری را فاقد نفوذ بر دورههای بعدی میداند:
7
سال سوم شماره 15 تابستان 1399
معماری شناسی | نشریه اختصاصی معماری و شهرسازی ایران
” با سقوط دودمان هخامنشی قیافه مخصوص معماری عهد هخامنشی ایران هم ناپدید گردید. اشکانیان و ساسانیان ابنیه طاقدار و گنبدی ساختند و هنگامی که ایران
بعد از اسالم ساختمان کاخهای ستوندار را دوباره تجدید کرد بیشتر از رسوم مادها الهام گرفت تا از ساختمانهای تخت جمشید. هنر دوره هخامنشی در هیچ یک از
دورههای بعد اثر و نفوذی نداشته و مشخصات و ترکیبات آن بار دیگر به نظر نیامده است ” )گدار، 1377 :150 & 169 .)او وابستگی کامل هنر به قدرت شاهنشاه را
عامل ضعفی برای آن دانسته و راجع به نابودی هنر دوره هخامنشی اینگونه اظهار نظر میکند:
” و وقتی ناگهان قدرت شاهنشاهی فرو ریخت و هنری که خود به وجود آورده بود از حمایت و وسائل عظیمی که در دسترس آن قرار داده بود محروم گشت، آن هنر
هم از میان رفت ” )گدار، 1377 :169 .)
3-2-3 -دوره های سلوکی و اشکانی
پس از حمله اسکندر به ایران، سلوکیان که یونانی بودند بر پایهای که اسکندر گذاشته بود در ایران به قدرت رسیدند و به تعامل با جامعه ایرانی مشغول شدند. آنها
با اینکه با ایرانیان ازدواج کردند و شهرهایی را هم بنیاد نهادند اما نتوانستند به طور کامل در جامعه ایرانی حل شوند )گدار، 1377 :176-181 .)آندره گدار در صفحه
182 از کتاب هنر ایران در باره آثار به جا مانده از دوره سلوکی و پارت میگوید:
” آثار باقی مانده ابنیه عهد سلوکی و پارت در خاک ایران بسیار کماند. در خورهه از توابع محالت دو ستون از یک ساختمان زمان سلوکی و در کنگاور آثار معبدی از
دوره پارتهای اشکانی دیده می شود “.
تصویر2 :معبد آناهیتا )ساعدنیوز، 1399)
گدار همچنین خاستگاه معماری طاقدار ایرانی را دوره اشکانی دانسته و در این مورد میگوید:
” در دوره سلطنت اشکانیان است که تاریخ معماری طاقدار که معماری مخصوص آن دوره است در ایران آغاز میشود. در حقیقت ما تاکنون جز دو بنا از این نوع
نمیشناسیم که یکی کاخ اولین شاهنشاه ساسانی اردشیر اول است که تاریخ آن، سالهای آخر دوره اشکانیان میباشد و باید در ردیف ابنیه دوره ساسانی محسوب
شود و دیگری کاخ کوه خواجه در سیستان است که بیشتر جنبه سبک مختلط ایرانی-یونانی دارد تا سبک ایرانی. اما در بین النهرین چندین خرابه یادگار اشکانی
موجود است، مانند کاخهای آشور و هترا که ساختمان خالص ایرانی در لباس یونانی دیده می شود ” )گدار، 1377 :182.)
وقتی فرهاد دوم در سال 129 پیش از میالد به سلطنت رسید، معماری رسمی دوره او مانند سلوکیان به سبک یونانی بود )گدار، 1377 :182 .)همانطور که اشاره
شد سبک یونانی در آن زمان در هنر و معماری ایرانی نفوذ کرده بود و آندره گدار آغاز برون رفت سیطره هنر یونانی بر ایران را با به قدرت رسیدن پارتها که اقوامی
ایرانی بودند یکی میداند:
” پارتها که به ساختمان وطنشان یعنی خراسان، عادت کرده بودند کاخها و خانههای مسکونی خود را طبق اسلوب خاص خود ساختند و آنها را با تزئینات
یونانی آراستند. اما کمکم کار بجایی رسید که بیشتر ساختمان میکردند و کمتر به تزئینات میپرداختند یعنی به بمرور که نفود یونان در آسیا رو به زوال میرفت و
شهرهای یونانی یکی پس از دیگری به روم میپیوستند، پادشاهان اشکانی که به یونانپرستی و پشتیبانی از یونان در برابر روم معروف شده بودند، چه در سیاست و
چه در هنر روشی اختیار کردند که بیش از پیش رنگ ملیت ایرانی بخود گرفت. اما در دوران پادشاهان کامال ایرانی ساسانی بود که اعتبار و نفوذ هنر یونانی یکباره در
ایران از میان رفت ” )گدار، 1377 :182-183.)
آندره گدار همچنین ایوان را از ابداعات اشکانیان دانسته و آن را مایه وقار ساختمان میداند:
” معماری اشکانیان، از نظر ساختمان خیلی معمولی و متعارف بوده و چنین به نظر میآید که آنها تنها یک نوع سقف میشناختهاند، آنهم سقفهای استوانی بوده
است. اما به خاطر وقار ساختمان، ایوان را اختراع یا از پیشینیان خود در خاور ایران اقتباس کردند ” )گدار، 1377 :184 .)
به نظر آندره گدار در دوره اشکانیان بوده که ایوان از خراسان به بین النهرین آمده است )گدار، 1377 :185 .)
او پیدایش بناهای چهار ایوانی توسط اشکانیان را حاصل تجربه آنها در ترکیب ایوان و ساختمان در بنای کاخ هترا میداند:
” پیکر اصلی کاخ هترا ابتدا جز دو ایوان بزرگ که با طاقهای کوچک به دو طبقه تقسیم شده بودند، نبود. بعدا دو ایوان بزرگ دیگر پهلوی هم به آنها افزوده
شد به طوری که وضع قطعی ساختمان به صورت جبهه طویلی مرکب از چهار ایوان نمایش یافت. در پشت یکی از ایوانهای قدیمی و چسبیده به آن یک تاالر
چهارگوش با سقف استوانی ساختند و این اولین آزمایش ترکیب ساختمانهایی با این نوع سقف بود که در دوره ساسانیان در ایران رواج یافت و در دوره اسالمی
اهمیت قابل مالحظهای کسب کرد و بشکل تاالر چهارگوشی درآمد که گنبدی بر فراز و ایوان بلند و عمیقی در جلوی آن بمنزله ورودی تجسم یافت ” )گدار، 1377 :
.)184
8
سال سوم شماره 15 تابستان 1399
معماری شناسی | نشریه اختصاصی معماری و شهرسازی ایران
او با اشاره به بنای کاخ اشکانی آسور، آن را به عنوان نمونهای از ترتیب ایوانهایی به منزله رواق شبستانهای مربع، معرفی میکند که در دوره اسالمی توانسته
مقام درخشانی را احراز کند:
” چهار ایوان در چهار طرف حیاط چهارگوش یعنی شکل عمومی مدارس علوم دینی و مساجد و کاروانسراهای ایران ” )گدار، 1377 :184-185 )و سرچشمه آن
را شرق کشور میداند و بیتردید اینگونه اعتقاد دارد:
” دیودور از اهالی سیسیل که معاصر اشکانیان بوده در کتاب خود نوشته است: مردم ناحیه غزنین در افغانستان خانههای خود را در قدیم به این شکل میساختهاند.
این سبک در دوره سلجوقیان هم معمول بوده و محققا از مدتها پیش از آن، سبک سادهترین خانههای بامیان بوده است ” )گدار، 1377 :185 .)
و در نهایت راجع به معماری دوره سلوکی و اشکانی این گونه نتیجهگیری میکند:
” بنابر این چنین پیداست که طرح ساختمان کاخهای شاهی در دوره اشکانی کامال شرقی بودهاند اما نمای خارجی به رعایت اسلوب وقت، یونانی یا یونانی نما
بوده است “. اما ساختمانهای مذهبی در دوره سلوکی و اشکانی یا کامال ایرانی بودهاند یا تقلیدی از ساختمانهای یونانی )گدار، 1377 :185-186 .)
ساسانیان- 3-2-4
اردشیر که نخستین پادشاه ساسانی است توانست بر تمامی کشورهای اطراف غلبه کرده و دوباره امپرطوری ایران را همطراز با امپراطوری روم، گسترش دهد.
شاپور اول پسر اردشیر در خراسان با یکی از پادشاهان تورانی جنگید و او را کشت و در محل میدان نبرد، شهر نورشاپور یا نیشابور فعلی را بنا کرد. در زمان خسرو اول
)انوشیروان(، ایران بسیار قدرتمند و وسیع شد. خسرو دوم، پرویز، این مسیر را ادامه داد ولی در حمله به بیزانس به دلیل نبود تجهیزات جنگی نتوانست از بسفر بگذرد
و این امر موجب شروع تحلیل قدرت ایران شد. در زمان یزدگرد سوم ایران در جنگهای قادسیه و نهاوند شکست خورد و ایران به یکی از ایالتهای امپراطوری خلفا
درآمد )گدار، 1377 :225-232 .)در طی این دوره هم هنر ایران همپای تغییرات سیاسی و فرهنگی در حال تحول و تکامل بود.
آندره گدار ساختمانهای اصلی معماری ساسانی را مانند هخامنشیان، کاخهای شاهنشاهی میداند که اصرار داشتند مانند آنها شاهنشاه را در آپادانای خود مانند
خدایی که از آسمان فرود آمده نشان دهند )گدار، 1377 .)در دوره ساسانی انواع طاقها نظیر چهارترک، استوانهای، گهوارهای و طاقآهنگ پیشرفت زیادی پیدا کردند.
از جمله، بناهایی مانند طاق کسری و آتشکده نیاسر که بدون استفاده از چوب بست و نهایتا با استفاده از مسلح کردن قوس گچی توسط نی اجرا شده و بعدها در دوره
اسالمی هم اثر گذاشتهاند )گدار، 1377 :232-245 .)گدار این پیشرفت را ناشی از دستیابی معماران به روشهای جدید اجرای طاق جهت پوشش دهانههای بزرگ
میداند. جایی که به دلیل مقیاس باال استفاده از چوب بست جهت قوسبندی ممکن نبوده و مجبور بودهاند بنا را بدون قوس بسازند. او این نوع پوشش را به دو قسم
دستهبندی میکند:
” در یکی سعی کردهاند که از دهانه طاق، به وسیله تنگ کردن تدریجی آن، یا مایل کردن پایههای طاق به طرف داخل درگاهها، بکاهند. و این طریقی است که
در نیاسر به کار برده شده ” و در دومی ” پایههای طاق عمود مانده و قوسها را تا ممکن بوده به طریقی باال بردهاند که از فاصله کاسته شود. از نقطه نظر منظره،
نتیجه این دو طریقه با هم متفاوتند “. روش دوم که طریقه ساخت طاق کسری تیسفون است به طور تحقیق توسط شاپور اول بین سالهای 241 تا 272 ساخته شده
و آن شیوه تا آخر دوره ساسانی متداول بوده است )گدار، 1377 :245 .)از منظر آندره گدار ساختمانهای نیاسر و بازهور نماینده خالص نوع اول هستند و گواه آنند
که: ” معماران ایرانی در آن زمان نتوانستهاند بدون بکار بردن هالل چوبی طاق مجرد یا قوس حمال تقویتی بسازند اما توانایی ساختن سقفهای چهار ترک را به طور
کامل داشته اند ” )گدار، 1377 :245 .)
تصویر4 :طاق کسری )همشهریآنالین، b1399)
گدار با اشاره به بیان برخی مستشرقین در مورد ارتباط طاقهای فتیلهای شرقی و غربی و متداول شدنش در قرون وسطی در فرانسه، آن دو را “بی ارتباط” با هم
دانسته و میگوید:
” از بس خواندم و شنیدم که میگویند: در طی دوره سلجوقی معماری گوتیک که مبدا آن ایران بوده به اروپا رفته، خسته شدهام. ضمنا خواهش میکنم من را
در این مورد منحصرا باستانشناس بدانند ” )گدار، 1377 :250 .)
او همچنین درباره اساس شکلگیری مساجد ایرانی به چهارطاقیهای ساسانی اشاره میکند:
” همچنین در مغرب ایران است که جالبترین نمونههای مسجد ایرانی که عامل اصلی آن چهارطاقی ساسانی است، دیده میشود “)گدار، 1377 :252.)
گدار در کتاب هنر ایران قابل توجهترین ساختمان معماری دوره ساسانی را کاخ فیروزآباد میداند و اعتقاد دارد: معماری یک دوره با پیروزی یک پادشاه در جنگی
به وجود نمیآید و عوامل آن قبال وجود داشته و بعد از آن هم که دوباره جنگی قدرت را از سلسلهای به سلسلهای دیگر منتقل نماید، باز به حیات خود ادامه خواهدداد
)گدار، 1377 :253 .)او آتشکدهها و آتشگاهها را یکی از پرشمار ترین بناهای مذهبی به جا مانده از دوره ساسانی میداند و جهت شرح چگونگی ساخت آنها به
قرارگیری یک گنبد بر روی یک چهارپایه اشاره میکند و نیز در رابطه با کارکرد آنها عقیده دارد:
9
سال سوم شماره 15 تابستان 1399
معماری شناسی | نشریه اختصاصی معماری و شهرسازی ایران
” این ساختمانهای مرتفع که از مسافت دوری نمایان بوده، عموما در کنار شاهراهها ساخته شده و اغلب گردنهها را نشان میدادهاند و در ساعات نماز و عبادت
روشن می شده و ضمنا راه را به مسافرین نشان میدادهاند ” )گدار، 1377 :266 .)او همچنین سبکهای سلوکی و پارتی را آلوده به هنر یونانی دانسته ولی سبک
معماری طاقدار را مخصوص ایران میداند که در زمان ساسانی تواست هنرنمایی کند.
اسالمی دوره- 3-2-5
استیالی سپاه اسالم و قدرتنمایی غیر منتظره آن ملت ایران را که تکیه بر تمدنی دیرپا و پیروزیهای قدیم خود بر سپاه امپراطوران روم و بیزانس داشت، مات و
مبهوت ساخت. تیسفون پایتخت امپراطوری ساسانی در سال 637( پس از جنگ قادسیه( سقوط کرد. اگر چه سپاهیان یزدگرد سوم دسته دسته تسلیم سپاه اسالم
میشدند اما در قرون اول استیالی قوای اسالم بر ایران حکمرانان موروثی نواحی کوهستانی و سواحل مازندران با وجود لشگرکشیهای پیاپی سرداران عرب همچنان
استقالل خود را حفظ کردند به طوری که در قرن نهم میالدی یکی از اسپهبدان، نام خود را قارن بن شهریار گذاشت و به مذهب شیعه گروید )گدار، 1377 :325-
326 .)گدار درباره معماری اسالمی اینگونه میگوید:
” هنر معماری اسالمی مدتها مجموعی از طرق ساده ساختمانی و فرمولهای تزئینی شناخته شده که اسالم از ملل تابعه خود اقتباس کرده، بود. اصالت انکار
ناپذیر ساختمانهایش، نتیجه یکی کردن تکنیکهای مختلف و خود این یکی کردن تکنیکها نتیجه اطباق آنها با احتیاجات مخصوص عالم اسالم به حساب میآمد
.)343 :1377 ،گدار” )
هنر قبل از هر چیز انعکاس روح هنرمند و چکیده نمایان نیروهایی است که آنرا رهبری میکند و تکنیک معماری هم مانند تکلم جز وسیله و ابزاری در خدمت
روح نیست. عامل اصلی در معماری بیش از هر چیز وجود معمار است و اصل مهم در هنر معماری یک ملت، روح اجتماع یک ملت است )گدار، 1377 :343 .)او درباره
معماری اسالم میگوید: اسالم سازنده نبود، به این معنی که اغلب آنچه ساخت بسیار بد و ناموزون بود، نه شکل تازهای در ساختمان ابداع کرد و نه یک روش پارتنون
و پانتئون ساختمانی را تکمیل نمود )گدار، 1377 :344-345 .)وی مساجد را روی هم رفته اقتباس میداند و میگوید طرحها، گلدستهها، محرابها و منبرها و حتی
عوامل تزئینی و آمیزش رنگها و غیره همه در معماریهای معاصر فتوحات عرب موجود است )گدار، 1377 :345 .)او در توجیه این عقیده به عوامل زیر اشاره میکند:
” معماری اسالم در حالی شروع به کار کرد که فاقد هرگونه علم و اطالع و سابقه باستانی در هنر معماری بود. بهعبارت بهتر، کار را با دست خالی شروع کرد.
اسالم هنگامیکه اداره امور امپراطوری وسیع خود را به دست گرفت میبایست خواهی نخواهی بتمام نیازمندیها پاسخ دهد. ساختمان هم یکی از آنها بود. بنابر این
هرچه از عوامل و مصالح معماری در اطراف خود یافت، به کار برد بدون اینکه نظری راجع به انتخاب آنها داشته باشد و بدون آنکه اقتضای انتخاب کردن وجود داشته
باشد یا بخواهد انتخاب کند ” )گدار، 1377 :345 .)
در ادامه او به سرآغاز تاثیر اسالم بر معماری ایران اینگونه اشاره میکند:
” در آغاز کار فقط فرمان میداد و سفارش میکرد ولی در چگونگی کار مداخله نمیکرد. اما کمی بعد در راه تربیت و تکامل پیشرفت کرد و طولی نکشید که در
آنچه از دیگران تقلید کرده بود تجدید نظر نمود آنهایی را که با طبیعت و مقتضیات او همآهنگی نداشت و بیگانه مینمود و یا با سلیقهاش سازش نداشت حذف نمود
و درواقع معمار شد نه سازنده” )گدار، 1377 :345 .)
او همچنین موارد زیر را از ویژگیهای معماری اسالمی می داند:
” ساختن از روی علم و بصیرت و برای همیشه ” برای او همیشه بیگانه و نامأنوس بود. ” هیچگاه بدوام ابنیه خود دلبستگی نداشته ” برعکس به پیروی از )کل
من علیها فان(، منکر آن بود. ” مبدأ و ریشه آن را در کارهای اقتباس شده از معماریهای خارجی جستجو کردن بیهوده است ” و همه در خود اسالم و مولود الهامی
است که از دنیای خاص خود گرفته است )گدار، 1377 :345 .)
او اعراب صحرانشین را فاقد هنر میدانسته و این گونه به مبدأ پیدایش مساجد گوناگون اشاره میکند:
ابنیهای که بعدا به مسجد اختصاص یافتند بیشترشان از نوع معماری کشورهای مغلوب بودهاند. مثال در ایران، چارطاقها و گنبدهایی که روی چهار ستون قرار
گرفتهاند و آتشدان معابد زرتشتیان در آن بوده، همچنین ایوان خراسان، یعنی جلوخان بلند و عمیقی که پارتها به مغرب ایران آوردهاند و بعدها تاالر بار عام کاخ
ساسانیان شد یا بنایی در فارس مرکب از یک تاالر مربع گنبددار که جلوی آن ایوانی بوده و از ابنیه دوره اول ساسانی و داالنی که در مرکز، گنبدی داشته و هم اکنون
قسمتی از آن در کاخ شاپور دوم در ایوان کرخه خوزستان باقی است )گدار، 1377 :351 .)آندره گدار نبودن مدیر، بنا و معمار کافی در بین اعراب را دلیل اتفاق فوق
دانسته و درباره چگونگی پیدایش هنر اسالمی در سرزمینهای تحت تسلط آنها میگوید:
” خلفای دوره اول اسالم به دلیل نداشتن مدیر، مجبور شدند اداره امور کشورهای مفتوحه را به حال قبلی حفظ کنن و همچنین به علت نداشتن معمار و بنا،
ساختمانهای موجود را مورد استفاده قرار دهند، کم کم ملل مغلوب ابنیه خود را با مقتضیات و احتیاجات فاتحین وفق دادند و از آن وقت بود که به مرور، رنگ
اسالمی در هنر خاورمیانه ظاهر شد ” )گدار، 1377 :353 .)
او همچنین با اشاره به سرنگونی امویان و انتقال مقر خالفت از سوریه به بینالنهرین یعنی سرزمینهای تحت نفوذ تمدن ساسانی اشاره کرده و این اتفاق را نقطه
عطفی در هنر اسالمی میداند:
” در اواسط قرن هشتم و به طور دقیق در سال 750( 132 هجری( حادثهای رخ داد که سرنوشت عالم اسالم و مخصوصا در سرنوشت فرهنگ و هنر اسالمی اثر
قابل مالحظهای گذاشت و آن واژگون شدن سلطنت اموی به دست خلفای عباسی و نتیجتا انتقال مرکز حکومت از سوریه به بینالنهرین و استقرار رسوم ساسانی
بجای رسوم بیزانسی بود “)گدار، 1377 :354 .)
گدار مساجد ایرانی را به دو دسته کلی تقسیم کرده است:
” مساجد ایرانی طبعا بدو دسته تقسیم میشوند: یکدسته شامل ابنیه کمی هستند که طرح نقشه آنها همان طرح مساجد اولیه اعراب است دسته دیگر عبارت از
ساختمانهای خالص ایرانی است “)گدار، 1377 :374 .)
10
سال سوم شماره 15 تابستان 1399
معماری شناسی | نشریه اختصاصی معماری و شهرسازی ایران
تصویر5 :مسجد جمعه اصفهان )ITTO ،1399)
او همچنین مساجد ساخته شده در ایران را از نظر فرم به چهار نوع طرح عربی، چارطاقی، ایوانی و ترکیب ایوان با شبستان گنبددار تقسیم کرده و از انواع چارطاقی
و ایوانی به عنوان مهمترین آنها یاد میکند )گدار، 1377 :379.)
3-3 -سبک معماری گوتیک
واژه گوتیک برای توصیف سبک معماری و هنر اروپای باختری در حدود سدههای دوازدهم تا شانزدهم به کار برده میشود. البته در مورد نقاشی و مجسمهسازی
نسبت به معماری اصطالح گوتیک دوران محدودتری را شامل میشود. دوره گوتیک نقطه عطفی جهت اتصال تجارب هنری قرون وسطایی و رمانسک به نوزایی و
رنسانس هنر میباشد )حکیم و دادور، 1397 :99 .)در حدود سال 1150 ناحیهای که مهد پرورش هنر گوتیک بود به ایالت “ایل-دو-فرانس” فرانسه یعنی شهر پاریس
و حومه آن منحصر میشد و این شیوه که منسوب به گوتها یعنی اقوام شمالی اروپا بوده، عمدتا در مورد هنر و معماری به کار میرفته است. اما به عقیده برخی
گوتیک در اصل واژه اهانتآمیزی بود که معماران رنسانس ایتالیایی مانند آلبرتی در توصیف سبک معماری قرون وسطایی متأخر- که آن را اشتباها به اقوام بربر
)گوتها( نسبت میدادند- به کار میبردند)علیزاده اسکوییو همکاران، 1398 :56 .)
هنر و معماری گوتیک در میان سالهای 1137 و 1144 میالدی در جریان بازسازی کلیسای سنت دنیس فرانسه پا به عرصه وجود گذاشت و تا اواسط قرن
شانزدهم میالدی در اروپا مرسوم بود. دوره گوتیک در فرهنگ جهان دوران استیالی مذهب، باالخص کلیسا، بر جوامع بوده و نوع ارتباطات در آن دوره به صورت
عمودی، تعریف می شده است. به طور مثال این مفهوم در معماری خود را به صورت فلشهای به سمت باال )خداوند( نشان داده است )خامه و نبی تبار، 1394 :7.)
به بیان آکرمن معماران گوتیک و اوایل قرن بیستم به طوری غیر معمول به سازه عالقمند بودند و این باعث انعطافپذیری فوقالعادهای در تکنیک شد )Ackerman،
1962 .)در این سبک ارتقاع کلیساها افزایش چشمگیری مییابد، همچنین به دلیل انتقال بخش برابر به قسمت خارجی ساختمان، در داخل احساس ناپایداری ایجاد
میشود و نهایتا به دلیل اعتالی هنر مجسمهسازی در این سبک به وفور از نقشبرجسته سازی مجسمههای کوچک اندام قدیسان بر روی قوسهای درگاههای ورود
استفاده شده که مجموعه عالئم و عوامل فوق در کنار منارهها و برجهای نوک تیز و بلند این سبک، باعث به وجود آمدن احساس غریب از تماشای این آثار می شود
)خامه و نبی تبار، 1394 :5.)
4 -یافتهها
در باب تاثیر معماری ایران بر شکلگیری معماری گوتیک در اروپا بحثهایی مطرح شده است. آندره گدار به نقل از »ملکیو دو وگوئه« میگوید: در سال 1860
میالدی عموما قبول کرده بودند که معماری سبک گوتیک، ریشهاش عربی است و در تعقیب جنگهای صلیبی از پیش اعراب به فرانسه منتقل شده )گدار، 1377 :
251-250« .)شوازی« میگوید: تاریخ طاقهای ایرانی، تاریخ وسایل و اسبابی است که امکان ساختن، آنها را داده است، اما تاریخ طاقهای گوتیک بنا بر عقیده
عمومی عبارت از تاریخ وسائلی است که امکان روشنایی دادن مستقیم بصحن مرکزی کلیسا را میدهند. پس هدف معمار ایرانی ساختن بدون هالل و هدف معمار
فرانسوی، ایجاد روشنی بیشتر در فضای کلیسا بوده است. ” در معماری ایرانی هیچ نقشه و نشانی حاکی از کوشش برای تامین روشنائی بیشتری که همیشه بیش از
اندازه لزوم دارند دیده نمیشود “)گدار، 1377 :251 .)
از طرفی ” در معماری گوتیک هم هیچ طرحی که عالقه بصرف نظر کردن از هالل را نشان دهد دیده نمیشود. در نظر یک ایرانی جستجوی راه ازدیاد روشنایی
همانقدر جنونآمیز است که یک فرانسوی میخواهد طاقی در خآل بسازد. در این شرایط چگونه ممکن است معمار فرانسوی که سعی میکند از سطح دیوارها بکاهد
چیزی را از ایرانی اقتباس کند که هرگز به فکر او خطور نکرده است؟ و چطور معماران فرانسوی میتوانند از ایران تکنیکی که ندارند را یاد بگیرند؟ با وجود این اگر
بخواهند ریشه معماری گوتیک را در ایران پیدا کنند باید در معماری ایرانی نمونههایی از اسلوب تمرکز نیرو و ترتیبات فنی معماری که این منظور را تامین کند پیدا
کرد. در صورتیکه چنین چیزی چه عمال و چه فکرا در آن دیده نمیشود”)گدار، 1377 :252 “.)بعضی خواهند گفت ممکن است چنین باشد اما فتیلههای ایرانی با
اینکه کار فتیلههای گوتیک را نمیکند ولی تصورش را به سازنده فرانسوی میدهد. و این شعار باستانشناسی نما: »این چیز به آن دیگری میماند، پس از آن پدید
آمده« پذیرفتنی نیست”)گدار، 1377 :252 .)در این رابطه آکرمن هم با نقش عملکردی طاقهای فتیلهای گوتیک موافق است و میگوید: طاق فتیلهای در معماری
گوتیک نشاندهنده پیشرفت قابل توجهای در زمینه مهندسی است و نه وسیلهای برای دستیابی به شکلی ظاهری )Ackerman ،1962 “.)بنابر گفته »دیوال فوا«
طاق رواق سن فیلیبر در تورنو مستقیما از یک ساختمان ایرانی )ایوان کرخه( اقتباس شده و آن »نمونه اصلی طاقهای گوتیک« است “)گدار، 1377 :313.)
11
سال سوم شماره 15 تابستان 1399
معماری شناسی | نشریه اختصاصی معماری و شهرسازی ایران
تصویر6 :معماری گوتیک کلیسای میالن )Sutori ،2020)
گدار دلیل این اظهار دیوالفوا را اینگونه بیان میکند: رواق اصلی کلیسای سن فیلیبر از یک عده طاقهای استوانهای عرضی پوشیده شده که بر روی قوسهای
عرضی بنا شدهاند، روشنایی مستقیما بوسیله پنجرههایی که در دیوارهای جانبی و در ارتفاع طاقها باز شدهاند داخل میشود، چون این وضع تقریبا نظیر رواق ایوان
کرخه است، دیوالفوا کلیسای سن فیلیبر را یک بنای سبک ایرانی میداند و اینگونه مینویسد: ” سقف فتیلهای »طاق ایوان« همانا سرمشق طاقهای گوتیک و سن
فیلیبر اقتباسی از معماری عصر ساسانی در کلیسای رمان است “و ” احتمال میرود که در ردیف شهدای لئون لیزورین چند تن از معماران ایرانی مسیحی بوده باشند
و کشیشی که وارث اسرار آنها بوده کلیسای تورنو را ساخته باشد ” و آندره گدار این اظهارات را چیزی جز باستانشناسی افسانهای، نمیداند )گدار، 1377 :313-314 .)
تصویر3 : کاخ ایوان کرخه )Magiran ،1399)
به عقیده آندره گدار، آگوست شوازی از اطمینان دیوالفوا به این معنی تحت تاثیر قرار گرفته و خیال میکند که دیوالفوا این برتری را نسبت به او داشته که آنچه
را که نوشته شخصا دیده است، بنابر این از نظر او پیروی کرده و صراحتا می گوید: ” بطور خالصه تورنو مطابقت از نقشه »رمان« است با فکر ایرانی طاق ایوان، یا بهتر
با تقلید سوریهای از سبک ساسانی “.
با اینکه بعد از او به پیروی از نظر او در همه جا تکرار شد که کلیسای تورنو یک ساختمان خالص ساسانی است و اکنون این نظر ظاهرا در ردیف بدیهیات درآمده
ولی آندره گدار معتقد است: ” سن فیلیبر هیچ مناسبتی با ایران ندارد “.
او در توجیه حرف خود میگوید: در سن فیلیبر ” ما بخوبی طاقهای استوانهای و قوسهایی را که طاقهای مزبور بر آنها حمل شدهاند چنان که هستند یا
اساسشان را میشناسیم که چند قرن پیش از ساختمان ایوان کرخه و تاریخ بنای آن بدون شک زمان سلطنت شاپور دوم ساسانی است که طاقهای مزبور مورد
استفاده بودهاند و هم اکنون در ساختمانهای زیرزمینی حرم در اورشلیم باقی است “. ” پس در پایان قرن دهم احتیاجی به این نبوده است که تکنیکی را که در
فرانسه به طور عادی متداول بوده از خارج بگیرند ” )گدار، 1377 :315 & 317 .)
تصویر4 :تاق فتیلهای )ArtHistoryGlossary ،2020)
12
سال سوم شماره 15 تابستان 1399
معماری شناسی | نشریه اختصاصی معماری و شهرسازی ایران
در نمایشگاه عکس آثار معماری که در سال 1932 در نیویورک برگزار شد، ارتباط بین گوتیک و معماری ایران و مخصوصا مسجد جامع اصفهان مورد تاکید قرار
گرفت. رسانهها در مورد این نمایشگاه اینگونه نوشتند: در کتابخانه اوری دانشگاه کلمبیا نمایشگاهی از عکسهای یادمانهای تا به امروز ناشناخته معماری ایران برگزار
شده که نشان میدهد برخالف تصوری طوالنی مدت، ریشه معماری گوتیک در ایران باستان قرار دارد و نه در فرانسه. طاقی که توسط آقای »پوپ« در بخش پشتی
مسجد جامع اصفهان پیدا شده، نشان میدهد که تاریخ معماری گوتیک را باید از نو نوشت )Gharipour ،95: 2017.)
تصویر5 :طاق فیتیله ای در کلیسای گوتیک )UCLA ،2020)
در این مورد مارتینبرینگز، تاریخنگار معماری قرن بیستم انگلیس، در مجله برلینگتون مقالهای تحتعنوان »معماری گوتیک و مبدا ایرانی« نوشته است. او در
مورد اظهارات پوپ ابراز تردید کرده با این حال مجموعه عکسهای وی را اینگونه ارج مینهد: این مجموعه بزرگ عکسها حداقل، عالقمندی او به معماری قرون
وسطی ایران و پیام احتمالی آنرا نشان میدهد. این احتماال چیزی بوده که پوپ آرزو داشته از طریق نمایش این عکسها به آن برسد )Gharipour ،96: 2017 .)
جدول شماره 3 :مدل مفهومی
ارتباط تاقهای فتیلهای معماری گوتیک با ایران
مدعا
جیمز آکرمن آرتور اپهام پوپ آگوست شوازی مادام دیوالفوا آندره گدار
مدعیان
امریکایی
تاریخنگار معماری
امریکایی
باستانشناس
فرانسوی
تارخنگار معماری
فرانسوی
باستانشناس
فرانسوی
معمار-باستانشناس
ها ویژگی
مخالف موافق مخالف موافق مخالف
دیدگاه
تاقهای فتیلهای در
معماری گوتیک
نشاندهندهپیشرفت
قابل توجهی در زمینه
مهندسی است و نه
وسیله ای برای
دستیابی به شکل
ظاهری
برخالف تصور طوالنی مدت،
ریشهدار معماری گوتیک در
ایران باستان قرار دارد و نه
فرانسه. تاقی که توسط آقای
پوپ در بخش پشتی مسجد
جامع اصفهان پیدا شده نشان
میدهد که تاریخ معماری
گوتیک را باید از نو نوشت
هدف معمار ایرانی ساختن
بدون هالل و هدف معمار
فرانسوی ایجاد روشنی
بیشتر در فضای کلیسا
بوده است. بهطور خالصه
تورنو مطابقت از نقشه
)رمان( است، با فکر ایرانی
طاق ایوان، یا بهتر با تقلید
سوریهای از سبک ساسانی
طاق رواق سن فیلیبر در
تورنو مستقیما از یک
ساختمان ایرانی )ایوان
کرخه( اقتباس شده و آن
)نمونه اصلی طاقهای
گوتیک( است.
سن فیلیبر هیچ مناسبتی با ایران ندارد. در سن فیلیبر
ما به خوبی طاقهای استوانهای و قوسهایی را که
طاقهای مزبور بر آنها حمل شدهاند چنان که هستند
یا اساسشان را میشناسیم که چند قرن پیش از
ساختمان ایوان کرخه و تاریخ بنای آن بدون شک زمان
سلطنت شاپور دوم ساسانی است که طاقهای مذبور
مورد استفاده بودهاند و هماکنون در ساختمانهای
زیرزمینی حرم در اورشلیم باقی است. پس در پایان قرن
دهم احتیاجی به این نبوده است که تکنیکی را که در
فرانسه بهطور عادی متداول بوده، از خارج بگیرند.
استدالل
)نگارنده(
5 -بحث و بررسی
همانطور که ذکر شد، محققین مختلف نظرات متفاوتی را درباره مبدا و ریشه پیدایش معماری گوتیک اروپا اظهار میکنند. عده زیادی از آنها مانند مادام
دیوالفوا و به پیروی از وی آگوست شوازی معتقد هستند که طاقهای فتیلهای کلیسای سن فیلیبر در تورنو به تقلید از بنای ایوان کرخه در ایران و با اقتباس سوریهای
از سبک ساسانی ساخته شده است. آرتور اوپهام پوپ هم که به ظن نویسنده باستانشناسی با گرایشات ژورنالیستی بوده بر اساس کشف طاقی در بخش پشتی مسجد
جامع اصفهان، نظریه مبدا ایرانی معماری گوتیک را مطرح کرده و با برگزاری نمایشگاههای متعدد عکس در دانشگاههای مختلف آمریکا و اروپا سعی در جهانیسازی
این نظریه داشته است. اما آندره گدار با این اظهارات مخالف است و معتقد است سن فیلیبر هیچ مناسبتی با ایران ندارد. او اظهارات دیوالفوا و شوازی را ناشی از
باستانشناسی افسانهای میداند. مارتین برینگز هم که راجع به نظریه پوپ تردید دارد، نمایشگاههای او را گامی در راستای توجیه عالقهمندی او به هنر و معماری ایران
و کشف تاثیرات آن بر تمدن دیگر میداند. اما آندره گدار دیوالفوا و شوازی را به برداشت فرم گرا و بیتوجهی به عملکرد متهم میکند. او عقیده دارد نیازهای متفاوت
در دو مکان متفاوت باعث ابداع جداگانه این نوع طاق شده و میل ایرانیها به حذف هالل در طاقها و نیاز فرانسوی ها به تامین نور مورد نیاز بنا را دلیل آن میداند.
او همچنین به وجود تکنیک این طاقها چند قرن قبل از ایوان کرخه در فرانسه اشاره کرده و اقتباس آن را از کشور خارجی در صورتی که در خود فرانسه متداول
بوده منطقی نمیداند.
13
سال سوم شماره 15 تابستان 1399
معماری شناسی | نشریه اختصاصی معماری و شهرسازی ایران
6 -نتیجهگیری
از آنجا که معماری مقولهای میان رشتهای بوده و ریشه در علوم فنی مهندسی، نقاشی و گرافیک، باستانشناسی، اجتماعی، تاریخی، روانشناسی و از این دست دارد،
به نظر میرسد بررسی چنین مسائلی که ریشه در تاریخ و جوامع مختلف دارند نیازمند انجام پژوهشهای دقیق توسط محققین آشنا با تمام ابعاد این علم میباشد. از
آنجا که استدالل موافقان نظریه ریشه ایرانی گوتیک، بر پایه شباهتهای فرم قرار گرفته ولی آندره گدار عالوه بر توجیه دالیل شباهت فرمیک با استفاده از تحلیلهای
فنی اجرا، عملکردی و تاریخی به رد این نظریه میپردازد، به گمان نویسنده بر اساس تخصص آندره گدار در رشته معماری، اظهارات وی میتواند به واقیعت نزیکتر
باشد. هر چند اثبات این فرضیه میتواند برای معمار و معماری ایرانی مایه مباهات باشد. از این رو بررسی این موضوع با توجه به تجهیزات و تکنولوژی روز موجود در
جهان میتواند در زمره یکی از موضوعات مورد اقبال پژوهشگران ایرانی قرار گیرد.
7 -منابع
.اصفهان جامع مسجد(. Itto Iran Tourism Ant Touring Organization. (1399 .1
.Itto Iran Tourism Ant Touring Organization. (2020). The Museum of Ancient Iran .2
3 .1399. (Magiran .)کاخ ایوان کرخه.
Piram Sarah. (2017). S’approprier un modèle français en Iran ? L’architecte André Godard (1881-1965) et la conception des .4
.11 ،musées iraniens. Les Cahiers de l’École du Louvre
5 .2020. (Sutori .)کلیسای گوتیک میالن.
.Turquoise Domes Tour and Travel Company. (2020). Tomb of Hafez .6
7 .2020. (Ucla .)تاق فتیلهای در کلیسای گوتیک.
.http://anthropology.ir/dossier/686.html:سایت وب.1397 ،Retrieved 1397/08/17 .گدار آندره(. 1397( .مهسا اکبری. 8
9 .ایرانمعماری. )1399 .)مدرسهایرانشهریزد.
10 .بیات کبریا. )1398 .)چگونگی تبدیل کلیسای گوتیک به مسجد، توسط عثمانی ها مبتنی بر تجربه تاریخی در قبرس. سومین کنگره بین المللی عمران , معماری و شهرسازی
https://www.civilica.com/Paper-WCCEAU03-WCCEAU03_221.html .،معاصر
11 .حسینی سیداوسط و بلیالن اصل لیدا. )1395 .)وجوه اشتراک و افتراق میان معماری گوتیک و معماری دوره ایلخانی )نمونه موردی : کلیسای سالزبری انگستان و گنبد
سلطانیه زنجان(. اولین مسابقه کنفرانس بین المللی جامع علوم مهندسی در ایران،. Paper/com.civilica.www://https-html.156_CCESI01-CCESI01
12 .حکیم اعظم و دادور ابوالقاسم. )1397 .)مطالعه تطبیقی روایت پردازی دینی در نقاشی های قهوه خانه ای و گوتیک. نگره، 13(47.)
13 .خامه معصومه و نبی تبار فاطمه. )1394 .)بررسی نظریه های گوتیک و تأثیر آن بر هنر و معماری. کنفرانس ملی چشم انداز 1404 و پیشرفتهای تکنولوژیک علوم مهندسی،.
https://www.civilica.com/Paper-TAES01-TAES01_107.html
.https://saednews.com/fa/post/merfi-jazbe-haye-grdshgri-v-jahaye-didni-kngaor:سایت وب. آناهیتا معبد(. 1399( .ساعدنیوز. 14
15 .سربخشیان بهنام و ژیان پور مهری. )1398 .)مطالعه تطبیقی مساجد دوره تیموری با کلیساهای دوره گوتیک پیشرفته. ششمین کنفرانس ملی پژوهشهای کاربردی در
https://www.civilica.com/Paper-CEUCONF06-CEUCONF06_0304.html .،شهری مدیریت و معماری، عمران مهندسی
16 .سیریدرایران. )1399 .)تختجمشید.
17 .شهرآرانیوز. )2020 .)طرح آرامگاه فردوسی توسط آندره گدار.
18 .علیزاده اسکویی پیمان؛ بنی اردالن اسماعیل؛ افشارمهاجر کامران؛ شریف آزاده محمدرضا و صادقیان محمدجواد. )1398 .)مطالعه تطبیقی ارتباط امر واالی کانت با نقاشی
های مرتبط با تصاویر حضرت مریم و مسیح در دوران بیزانس و گوتیک. ]Article .]مطالعات هنر اسالمی، 15(35# 69-49): r00660.
19 .کاظمی مهروش؛ میرفردوس پریسا و حاجی زاده پونه. )1393 .)بررسی تأثیر نقش نمادشناسی برساختارتاریخی مطالعه ی موردی:تحلیلی بردوره های اسالمی ایران با گوتیک.
اولین کنگره بین المللی افق های جدید در معماری و شهرسازی،. html.007_HIAP01-HIAP01-Paper/com.civilica.www://https
20 .گدار آندره. )1377 .)هنر ایران )حبیبی بهروز، Trans .).تهران: مرکز چاپ و انتشارات دانشگاه شهید بهشتی.
21 .محمدی مزرعه حامد. )1394 .)تحلیل و بررسی نقوش پنجره های تزئیناتی معماری سنتی ایران )اٌرسی( با پنجره های رنگی سبک گوتیک. کنفرانس ساالنه تحقیقات در
مهندسی عمران، معماری و شهرسازی و محیط زیست پایدار،. html.179_CAUEM01-CAUEM01-Paper/com.civilica.www://https
22 .همشهریآنالین. )a1399 .)ساختمان قدیم کتابخانه ملی ایران.
23 .همشهریآنالین. )b1399 .)طاق کسری.
24 .یزدانی مجید؛ داودی مقدم فاطمه و رمزی بهاره. )1393 .)مقایسه تطبیقی کاربرد نور درمساجد و کلیساهای گوتیکی نمونه موردی: مسجدنصیرالملک شیراز وکلیسای نوتردام
پاریس. همایش ملی معماری، شهرسازی و توسعه پایدار با محوریت خوانش هویت ایرانی اسالمی در معماری و شهرسازی،. -Paper/com.civilica.www://https
IARC01-IARC01_112.html
25. Ackerman James S. (1962). A Theory of Style. The Journal of Aesthetics and Art Criticism ،20)3): 227-237.
26. Arthistoryglossary. (2020). Rib Vault.
27. Gharipour M. (2017). The Historiography of Persian Architecture: Taylor & Francis Group.
28. Iranchambersociety .)2020) .Saadi Tomb.
29. Iranica. (2018 ،Februa